سال گذشته برای اولین بار بوی نامطبوعی در گستره وسیعی از شهر تهران احساس شد. مسلم بود که این حادثه یک رخداد نقطه ای نبود چرا که در آنصورت ساکنین اطراف آن نقطه را کلافه می کرد و با دور شدن از کانون، اثراتش نامحسوس می شد که چنین نبود. همینطور کانون آن فقط از جنوب غرب نبود، چرا که در آنصورت نیز با دورشدن از نقطه کانونی، در شرق و شمال شرق تهران، مانند مجیدیه و تهران پارس، بوی بد احساس نمی شد. آن سال در مورد چاه ساختمان پلاسکو هم تحقیق کردیم، چون گفته شد که چاه دستی متروکه و قدیمی این ساختمان فروریزش کرده در اثر اهمال کاری و قصور، در اثر حفاری و پی کنی جدید دهن باز کرده و گاز محبوس خود را آزاد کرده که امسال خبری از آن چاه ها و پی کنی ها نیست و البته که در همان موقع نیز این فرضیه پذیرفتنی نبود. پخش گاز مرکاپتان هم که چندین بار توسط اینجانب بررسی شد و منتفی اعلام شد.
هر چه بود در آن سال قضیه به بوته فراموشی سپرده شد و در نهایت هم بطور علمی نتوانستیم فرضیه ای را حتی نزدیک به واقع تصور و طرح كنيم.
امسال و در ۱۱ آذرماه نیز برای دومین بار بوی نامطبوع در محدوده وسیعی در تهران پخش شد. در جنوب غرب تهران، مجیدیه، سعادت آباد، مرزداران، بالاتر از میدان ولیعصر و ... و متاسفانه ما ابزار پایشی برای چنین حادثه مهمی نداریم. چاه های آب شهر تهران بطور برخط در نقاط مختلف شهر پایش نمی شوند. سطح آب، رنگ آب، دما، رادون و ...، ما در شهر تهران سنسور بو نداریم و متاسفانه در مدیریت بحران شهری، شهر تهران بی دفاع در معرض مخاطرات عمده و عدیده قرار دارد. ایستگاه های جی پی اس شهرداری تهران، تنها منبع قابل اتكاي اطلاعات در زمینه وجود تنش های زیر سطحی است که البته تعدادشان کم بوده و هست. با توجه به پخش مجدد بوی نامطبوع، مجددا پیشنهاد میكنم که حتما و حتما، آب زیرزمینی در تهران در چند نقطه مورد پایش برخط قرار گیرند. گاز رادون اندازه گیری شود و ایستگاه ها و سنسورهای بو در نقاط مختلف شهر نصب شوند. همچنین ضرورت دارد که شبکه جی پی اس شهر تهران از ۵ ایستگاه به ۲۴ ایستگاه افزایش پیدا کند.
شاید پخش مجدد بوی نامطبوع در تهران این فرصت را فراهم آورد که ما ابزارها و تاسیسات پایش برخط تعدادی از بی هنجاری های مرتبط را در سطح شهر تهران مستقر كنيم، واضح است که وضعیت موجود به هیچوجه رضایت بخش نیست.
نظرات کاربران
امتیاز کل
در حال حاضر نظری ثبت نشده است
ثبت نظر
امتیاز شما